
آن روزي را به ياد ميآورم كه مادرم مرد . شب قبل , در اتاق او به خواب رفتيم . در حالي كه در حالي كه در كنار تخت خوابش خوابيده بود , در حالي كه با احتياط كنار تخت من ميخوابيد , همه چيز تغيير كرده بود . صبح روز بعد با وحشت از خواب بيدار شدم , در حالي كه زيپ كيفم را باز كرده بودم , در حالي كه پدرم روي تخت my خوابيده بود . وقتي بلند شدم و به طرف در دويدم پدرم ناگهان بيدار شد . او سعي كرد مرا متوقف كند , اما قبل از انكه بتواند يك كلمه بگويد , من از راهرو به داخل اتاق پدر و مادرم دويدم . او آنجا نبود . به تخت خالي او خيره شدم . ميدانستم كه او روز مادر است . همچنين بيست و پنجمين سالگرد تولد من است . و 20 سال است كه من در آستانه اتاق پدر و مادرم ايستادهام و درك نميكنم كه چرا مادرم و من به طور كامل از بيماري ايدز جان سالم به در برده بودند , اما ميتوانم بگويم كه در حال ياد گرفتن پاسخ به سوالاتي در مورد زندگي مادر من در سال 2012 زماني رخ داد كه بيماري ايدز در دو قاره ثبت شد تا زندگي زنان , بويژه مادران , را مستند كند كه با اچ آي وي زندگي ميكنند . قدرت و شجاعتي كه در زندگي روزمره آنها ميدرخشيد مرا به خود افتخار ميكرد كه فكر ميكردم مادرم چه كسي خواهد بود . داشتن ويروس اچ آي وي به معناي زندگي غم و اندوه نبود , بلكه در عوض يك زندگي كمك و مراقبت از ديگران بود - از جمله me.Trac , جارت و مادرش , Julie.Cour tesy تريسي در شهر من در مورد اينكه چگونه ياد گرفت مادرم اچ آي وي مثبت باشد و از او مراقبت كند و بداند كه مردم او را مورد قضاوت قرار خواهند داد و او
ected با ويروس. در نيمه راه دور دنيا, در كيپتاون, من با يك مادر اچ آي وي مثبت ديگر, Nozi Samela, كه زندگي خود را وقف تربيت كردن مادران ديگر با ويروس كرده و به آنها كمك ميكرد ياد بگيرند كه مراقبت از خودشان را بياموزند و به آنها كمك كنند ياد بگيرند كه خيلي وقت را از دست دادهاند " به من گفت: " متاسفم كه بگويم خيلي وقت را از دست دادهايد. " با شنيدن صداي آشنا او مرا به آفريقاي جنوبي كه براي اولين بار با او ملاقات كرده بوديم برد - من هنوز ميتوانم كت salmon را كه آن روز به تن كرده بود به ياد بياورم. او اخيراً يك دستيار ارتباطي براي mothers2mothers (m2m) - يك سازمان غير انتفاعي بينالمللي شدهاست كه مادران مثبت اچ آي وي را آموزش ميدهد و به زنان مبتلا به اچ آي وي آموزش ميدهد كه باردار هستند. اين برنامه همچنين برنامههاي mentorship با هدف جلوگيري از انتقال ويروس به كودك ايجاد ميكند. در آن زمان, Nozi تازه فهميده بود كه او با بچه دومش باردار است. هرگز ميدانستم كه وقتي همديگر را ميبينيم, Nozi با اچ آي وي زندگي ميكند. او خوشحال و سالم به نظر ميرسيد, او ميدرخشيد, و در حرفه خود رونق يافت. اما اين موضوع هميشه صادق نبود. وقتي اولين بار to ۸ سال پيش به m2m آمد, او به من گفت كه او فقط ۱۹ سال داشت, شش ماه پيش از اولين بچهاش باردار بود و اخيراً مبتلا به m2m, Nozi زندگي خود را تغيير داد. او يك كودك سالم بدنيا آورد و به يكي از مربيان برنامه تبديل شد و دانش صرفهجويي در زندگي را در مورد نحوه حفظ سلامت زنان و محافظت از كودكان در برابر ابتلا به ويروس آن, به اشتراك گذاشت. Mothers2mothers تنها در مورد كمك به زنان براي پذيرش وضعيت HIV نيست, يا اينكه به زنان كمك ميكند تا كودكان مبتلا به اچ آي وي را به دنيا آورند, اما به زنان كمك ميكند تا به زندگي خود ادامه دهند. اين به زنان كمك ميكند درك كنند كه HIV - مثبت, پايان زندگي نيست, بلكه در حقيقت شروع يك فصل جديد است."
سالها بعد - پنج سال قبل از ملاقات با او - زندگي نوزي دوباره تغيير كرد وقتي پسر كودك نو پا در يك تصادف رانندگي كشته شد.نوزي در سال 2012 به من گفت كه "من از اين سازمان متنفر بودم" و به مرگ پسرش و نقش او به عنوان يك مادر مربي m2m در آن زمان نگاه كرد. "اين مادران 2 مادر خوانده مي شدند و من ديگر مادر نبودم."با اين حال ، با گذشت زمان ، نوزي شروع به تعريف مجدد مادر بودن براي او و همسالان خود كرد. او m2m را ترك نكرد. در حقيقت ، او بيشتر درگير شد.وي گفت: "مادران 2 مادر فقط به زنان كمك نمي كنند كه وضعيت HIV خود را بپذيرند ، يا در مورد كمك به زنان براي به دنيا آوردن كودكان داراي اچ آي وي منفي هستند ، اما اين به زنان كمك مي كند تا زندگي خود را ادامه دهند.". وي گفت: "اين به زنان كمك مي كند تا درك كنند كه مثبت بودن HIV پايان زندگي نيست ، اما در واقع سرآغاز فصل جديد است."امروز ، جديدترين فصل نوزي شامل تعريف مجدد مادري از طريق دختر بچه اش ، مابالي ، كه در نوامبر 2012 به دنيا آمد.او گفت: "همه چيز دوباره براي من تغيير كرده است.". "مادر بودن براي من اين بار ياد مي گيرد - اين يك سفر است. اكنون فقط مربوط به پرورش و عشق ورزيدن يا پشتيباني نيست ، بلكه دوباره يك فرد جديد را ياد مي گيرد."سفر احساسي بوده است. نوزي زايمان پيچيده اي داشت و به دلايلي كه پزشكان نتوانستند تشخيص دهند ، او را بدون احساس در بدن خود رها كردند. احساس بي حسي باعث شد پرستاري غيرممكن شود. همانطور كه پزشكان سعي مي كردند بفهمند چه اشتباهي رخ داده است ، نوزي در بيمارستان بستري شد و مبيلي در دست پرستاراني بود كه بايد فرمول او را ارائه دهند. نوزي با دليل خوب نگران بود. فرمول مخالف دستورالعمل هاي سازمان بهداشت جهاني براي مادران داراي HIV مثبت است كه مانند نوزي داروهاي ضد ويروسي مصرف مي كنند و قصد دارند حداقل شش ماه به طور انحصاري از شير مادر تغذيه كنند. معرفي چيز ديگري به سيستم كودك ، مانند فرمول ، احتمال اينكه كودك بتواند HIV را از شير مادر منعقد كند ، افزايش مي دهد. نوزي بهبود يافت و تصميم به شيردهي گرفت ، اما Mbali كمي نياز به آزمايش داشت."من با شما صادق خواهم بود ، ترسيدم. من
نوزي از رفتن مبالي به كلينيك وحشت كرد. وي گفت: "من مي دانستم كه درمان خود را انجام داده ام ، مي دانستم كه همه چيز را به درستي انجام داده ام ، اما هنوز هم مي دانستم كه حتي اگر مادر داروهاي ضد ويروسي مصرف كند و همه كارها را درست انجام دهد ، هنوز احتمال 2٪ احتمال ابتلا به نوزاد وجود دارد."نتايج آزمون يك هفته طول كشيد تا پردازش شود. اين ترسناكترين هفته زندگي نوزي بود.وي گفت: "روزي كه براي بدست آوردن نتايج به كلينيك رفتم ، چيزي نشنيدم كه مشاور به من گفت. من دعا مي كردم كه اگر اكنون هر چيزي تغيير كند ، اجازه دهيد تغيير كند. ". وي گفت: "من مي دانستم كه آيا وي HIV مثبت است ، در آن لحظه هيچ چيز نمي تواند تغيير كند ، اما من براي معجزه دعا مي كردم."اين آزمايش منفي برگشت. سفير براي زنان داراي HIV مثبت در سراسر جهان با كمك m2m نوزي توانست نه تنها وضعيت HIV خود را بياموزد بلكه در نهايت چگونه مي تواند يك زندگي سالم را حفظ كند و هر دو فرزندش را از انقباض محافظت كند. ويروس."پيشگيري ما از تلاش هاي انتقال مادر به كودك در حال پرداخت است, اما برخي از كشورها وجود دارند كه راه طولاني براي طي كردن وجود دارد,"گفت: بنيانگذار m2m و مدير بين المللي, رابين اسماللي.سايت 2012, m2m مديرعامل جديدي را به همراه آورده است, فرانك Beadle de Palomo, و تحت رهبري وي ، اين سازمان خدمات خود را گسترش داده است. علاوه بر جلوگيري از انتقال مادر به كودك (PMTCT) ، به مسائل عمومي بهداشت مادران و نوزادان كه زنان در كشورهاي جنوب صحراي آفريقا با آن روبرو هستند ، مانند ساير بيماريهاي عفوني و مزمن پرداخته است."مادران ما اكنون براي انجام آزمايش سل آموزش ديده اند, براي مراجعه به غربالگري سرطان دهانه رحم, براي افزايش آگاهي در مورد پيشگيري از مالاريا, و براي تعيين سوء تغذيه,اسماللي گفت: "M2m همچنين با دولت هاي مالاوي و اوگاندا همكاري مي كند, در مواردي كه HIV به ويژه ويروسي است و دسترسي به مراقبت هاي بهداشتي مي تواند محدود باشد, توسعه و راه اندازي برنامه هاي مربي مبتني بر جامعه به گونه اي كه به جاي مراجعه به كلينيك هاي مختلف براي خدمات مختلف, همانطور كه در حال حاضر زنان بايد انجام دهند, m2m تست و پشتيباني يك مرحله اي را ارائه مي دهد. جلوگيري از ما
مادر به تلاشهاي انتقال كودكان پرداخت ميكند, اما برخي كشورها هستند كه راه زيادي براي رفتن وجود دارد. Nozi گفت: " به عنوان يك مادر جديد, Nozi ميخواهد به m2m در ماموريت جديد خود كمك كند و اميدوار است كه از سالهاي آتي براي سفر به خارج به عنوان سفير براي اين سازمان استفاده كند. اين اولين باري بود كه از يك دفتر جديد در يك مركز محلي بازديد ميكردم. از پلهها بالا رفتم و به دفتر سوزان رفتم و فورا, اعصابي كه احساس ميكردم با آغوش گرم از كريستينا مواجه شدم, پاك شدند. سوزان پشت ميزش نشسته بود. او هم بلند شد و مرا در آغوش گرفت. احساس ميكردم كه اولين بار قبل از دو سال پيش كريستينا را ملاقات كردم, نميتوانستم كمك كنم اما stories را با هم مقايسه كنم. ما تقريباً همان سن بوديم. او پنج سال داشت وقتي پدرش مرد من پنج ساله بودم كه مادرم هم مرد. سوزان از پدر كريستينا (Christina) به " اچ آي وي " (Christina) مبتلا شد, پدرم HIV را از مادرم نگرفت. كريستينا اچ آي وي مثبت بود من نبودم. در ذهن من, ما مخالف دو طرف همان coin.Like Nozi بوديم, سوزان, ميتوانست به من كمك كند تا زندگي مادرم را تصور كنم, اما برخلاف آنها, كريستينا تنها كسي بود كه ميتوانست به من نشان بدهد كه زندگي من ممكن است چه كسي بودهاست. اما از تشخيص خود شرمگين نبود. وضعيت HIV - مثبت او او را به كمك به بچههاي ديگر در شرايط مشابه سوق داد, و او و her يك برنامه جوانان تحت مديريت SMART بنيان گذاشتند كه اين گروه مبتني بر جامعه بود كه سوزان در سال ۱۹۹۸ بنيان گذاشته بود. دانشگاه SMART (Sisterhood mobilized براي بيماري ايدز / اچ آي وي) يك educationa است.
من براي اولين بار با سوزان و كريستينا، كه براي اولين بار با سوزان و كريستينا آشنا شدم، شركت كردم و براي يافتن فرمهاي سازگار سرمايهگذاري تلاش كردم. از آن زمان، سازمان گسترشيافته است. اين گروه از يك گروه پشتيباني اچ آي وي به يك مكان مركزي در شرق هارلم مهاجرت كردهاست و به زنان SMART اجازه ميدهد تا به ديگر سازمانهاي اجتماعي نفوذ كنند تا منابع خود را به اشتراك بگذارند و افراد بيشتري را برآورده كنند. در حالي كه بودجه هنوز يك مبارزه است، SMART در حال حاضر به حدود ۷۵۰ نفر كمك ميكند و جوانان SMART بيش از ۶۵ عضو دارند. به گفته جانت كارتر، مدير برنامه SMART، " اين بخش يكي از بالاترين نرخهاي چاقي، فقر، آسم، و بيماريهاي قلبي عروقي است." اين بخش يكي از بالاترين نرخهاي چاقي، فقر، آسم، و بيماريهاي قلبي عروقي است. در كنفرانس بينالمللي ايدز كه در ماه جولاي امسال در استراليا برگزار شد، سوزان يك سخنراني درباره سفر SMART ارائه خواهد داد و كريستينا (Christina)قصد دارد به همراه her.Both زن به اين موضوع اعتراف كند كه وقتي اين كنفرانس مطرح ميشود، چالشهايي وجود دارد.
" كريستينا ( Christina ) اميدوار است ترم آينده از كالج فارغالتحصيل شود و با دوست پسرش رابطه طولانيمدت داشته باشد . سوزان به دختر ديگري كمك ميكند تا دو پسر جوان را بزرگ كند و از برادر كوچكتر كريستينا نيز حمايت ميكند . كريستينا ( Christina ) از مادرش گفت : " عليرغم آنچه كه پيش ميآيد , نه كريستينا و نه سوزان تا زماني كه SMART قادر به ايجاد تفاوت چشمگير و پايدار در زندگي افرادي باشد كه در جامعه خود زندگي ميكنند , استراحت خواهند كرد . اين پروژه , كه او الان در حال رانندگي است , ميگويد : " من با فرزندانم به jackpot زدم . آنها بچههاي خوبي هستند . سوزان گفت : " من به كريستينا خيلي افتخار ميكنم كه او اين كار را ميكند و هر چيزي كه او ميگويد از جانب كريستينا نيست , من فقط شگفتزده هستم . سفر all به سوزان , كريستينا و Nozi قول داد كه بهتر است اين بار در تماس باشم . به سه مورد از آنها فكر ميكنم . هر بار كه داستانهاي آنها را ميشنوم , حفرهاي كه وقتي به تخت خالي مادرم زل زده بودم , كمي كوچكتر از عشق آنها به زندگي , عشق آنها به فرزندانشان , و به وسيله قطعات زندگي شان
منبع